قیماس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قیماس. [ ق ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، سکنه آن 580 تن. آب آن از رودخانه مرک. محصول آن غلات ، حبوب ، لبنیات ، میوه جات ، صیفی و توتون. شغل اهالی زراعت ، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد و در تابستان از راه رباط و دوکوشکان اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
دانشنامه عمومی
قیماس، روستایی از توابع بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان ماهیدشت قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۳۴ نفر (۳۶خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان ماهیدشت قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۳۴ نفر (۳۶خانوار) بوده است.
wiki: قیماس
پیشنهاد کاربران
از همه کرمانشاهی ها تقاضا دارم به این روستای زیبا دیدن کنن
در زبان لری بختیاری نامی شبیه این است
کیماس:کی طهماسب . کا طهماسب. کاماسب
کیماس:کی طهماسب . کا طهماسب. کاماسب
کلمات دیگر: