کلمه جو
صفحه اصلی

اجرا شدنی

مترادف و متضاد

applicable (صفت)
مناسب، خوب، خوشایند، قابل اجراء، قابل اطلاق، کاربست پذیر، اجرا شدنی


کلمات دیگر: