کلمه جو
صفحه اصلی

کمانکشی

فارسی به انگلیسی

archery

فرهنگ فارسی

عمل کمانکش

لغت نامه دهخدا

کمان کشی. [ ک َ ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) عمل کمان کش. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کمان کش شود.

کمان کشی. [ ک َ ک َ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه چرام ( قسمت دوم از چهار بنیچه ایل جاکی کوه کیلویه فارس ) ( از فرهنگ جغرافیای سیاسی کیهان ص 89 ).

دانشنامه عمومی

کمانکشی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کازرون در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان بلیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۵۱ نفر (۴۴خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

طایفه کمانکشی لر شاخه چهاربنیچه چرام
ایل جا کی کهگیلویه بویراحمد

طایفه کمانکشی لر در بروجرد

محله کمانکشی در خشت و کمارج
فارس


کلمات دیگر: