کلمه جو
صفحه اصلی

با نعل یا لگد اسب مجروح شدن

مترادف و متضاد

calk (فعل)
مسدود کردن، بتونه گیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن


کلمات دیگر: