پس رفتن
فارسی به انگلیسی
to go back, to get out of the way, to decline
lapse, recede, recoil, slip
فارسی به عربی
تقاعد , رجعی
مترادف و متضاد
کناره گیری کردن، با تعظیم خارج شدن، کنار کشیدن، استراحت کردن، پس رفتن، منزوی شدن، بازنشسته کردن یا شدن
سیر قهقرایی کردن، پس رفتن، پس رفت کردن
کنار کشیدن، عقب کشیدن، دور شدن، پس رفتن، بعقب سرازیر شدن
پس رفتن، بقهقرا رفتن
پس رفتن
پس رفتن، بقهقرا رفتن، ترقی معکوس کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- عقب رفتن مقابل پیش آمدن. ۲- تنزل مقابل پیش رفتن پیش آمدن.
لغت نامه دهخدا
پس رفتن. [ پ َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) عقب رفتن. || تنزل ( مقابل پیش رفتن و پیش آمدن ، ترقی ): دَعَسقَة...؛ پس رفتن. دغنجة؛ پس رفتن. ( منتهی الارب ).
جدول کلمات
قهقرا
پیشنهاد کاربران
عقب کشیدن
قدم باز پس گرفتن
عقب نشینی کردن عقب رفتن
عقب نشینی کردن عقب رفتن
Retrograde
Retrogress
Regress
Retrogress
Regress
کلمات دیگر: