muzzle-loading
سرپر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) تفنگ یا توپی که گلوله یا ساچمه را از سر آن داخل کنند مقابل ته پر .
فرهنگ معین
( ~ . پُ ) (ص مر. ) نوعی تفنگ که باروت یا گلولة آن از سر لوله به داخل فرستاده می شود.
لغت نامه دهخدا
سرپر. [ س َ پ ُ ] ( ص مرکب ) مقابل ته پر و سرخالی. ( یادداشت مؤلف ). || نوعی از تفنگ که باروت و گلوله از سر لوله درآن کنند و با سنبه استوار کنند. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
ویژگی تفنگ شکاری یا توپ که باروت و گلوله را از سر لوله داخل آن کنند.
دانشنامه عمومی
سرپر ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سلاح سرپر
سرپر (کهگیلویه)
سرپر (مسجدسلیمان)
سلاح سرپر
سرپر (کهگیلویه)
سرپر (مسجدسلیمان)
wiki: ایران است.
این روستا در دهستان جهانگیری قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۰ نفر (۷خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان جهانگیری قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۰ نفر (۷خانوار) بوده است.
wiki: بخش دیشموک شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
این روستا در دهستان بهمئی سرحدی غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۴۰ نفر (۳۵خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان بهمئی سرحدی غربی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۴۰ نفر (۳۵خانوار) بوده است.
wiki: سرپر (کهگیلویه)
گویش مازنی
/sere per/ سیر سیر در مقابل گرسنهتأکید بر سیری
/sar per/ تفنگ سرپر – تفنگی که باروت و ساچمه یا گلوله ی آن از بالا به گپ تفنگ ریخته شود
/sar per/ تفنگ سرپر – تفنگی که باروت و ساچمه یا گلوله ی آن از بالا به گپ تفنگ ریخته شود
سیر سیر در مقابل گرسنهتأکید بر سیری
واژه نامه بختیاریکا
به کناره خرمن سرپر گویند
( سَر پُر ) کاملا پر؛ بیش از اندازه؛ مقابل سر کم
( سَر پُر ) کاملا پر؛ بیش از اندازه؛ مقابل سر کم
پیشنهاد کاربران
روستای سرپر در دهستان جهانگیری *زیلایی *مسجدسلیمان
محل سکونت طوایف خلیلی بیگیوند پلنگ و طایفه مال احمدی از
ایل منجزی بهداروند
ایل بزرگ لر بختیاروند
محل سکونت طوایف خلیلی بیگیوند پلنگ و طایفه مال احمدی از
ایل منجزی بهداروند
ایل بزرگ لر بختیاروند
کلمات دیگر: