کلمه جو
صفحه اصلی

منحول


مترادف منحول : سخن بربسته، شعربربسته، منتسب، انتحالی

مترادف و متضاد

سخنبربسته، شعربربسته، منتسب، انتحالی


فرهنگ فارسی

سخن یاشعرکه ازدیگری باشدوبه خودنسبت بدهند
( اسم ) سخن یا شعر دیگری که بخود بر بسته باشند : [ غرر سحر ستانید که خاقانی راست ژاژ منحول بدزدان غرر باز دهید . ] ( خاقانی . سج . ۱۶۶ )

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِ مف . ) سخن یا شعری که از دیگری باشد و به خود نسبت دهند.

لغت نامه دهخدا

منحول. [ م َ ] ( ع ص ) شعر و سخن بربسته بر خود که دیگری گفته باشد. ( منتهی الارب ). شعر دیگری که بی تغییر الفاظ و مضمون به نام خود خوانده باشند. ( غیاث ) ( آنندراج ). شعر و یا سخن دیگری را بر خود بسته. ( ناظم الاطباء ) :
هر آن مدیح که خالی بود ز نامت
بودش معنی منحول و لفظ ابتر.
مسعودسعد.
خود را ز ره مدحت منحول و مزور
مداح نماینده به ممدوح نمایان.
سوزنی.
خنده زنم چون بدو منحول و سست
سخت مباهات کنند این و آن.
خاقانی.
غرر سحر ستانید که خاقانی راست
ژاژ منحول به دزدان غرربازدهید.
خاقانی.
یا توارد خاطر است یا موافقت طبیعت و اگر منحول است کتاب را انتحال عیب نباشد. ( لباب الالباب چ نفیسی ص 111 ).

فرهنگ عمید

ویژگی سخن یا شعری که به دروغ به خود نسبت بدهند.

دانشنامه عمومی

منحول، قول، نظر یا کتابی است که به کسی نسبت داده شود ولی از او نباشد.
آیتی، عبدالحمید، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی
حکمای دورهٔ اسلامی کتاب هایی را به ارسطو منسوب می داشتند که محتویات آن ها را با روش ارسطویی منطبق نمی نمود، و چون این کتاب ها را از آثار او می پنداشتند، بسیاری از اندیشه های افلاطونی و فیثاغوری و نوافلاطونی را با فلسفهٔ او درآمیختند. ازجملهٔ این کتب، کتاب خیر محض است با تمایلات فلوطینی، و کتاب التفاحه (سیب) که در آن از خُلودِ نفْس و عدم اختلاف حقیقی میان فضیلت و معرفت با رذیلت و جهل ــ که از اندیشه های سقراط است ــ سخن رفته است.
از مشهورترین کتبی که بخطا به ارسطو نسبت داده شده، کتاب ربوبیت است. این کتاب قسمتی از "تاسوعات" افلوطین است، که تعالیم ارسطو و نوافلاطونیان با تعالیم اسکندر افرودیسی را به هم درآمیخته و در فلسفه اسلام بیش از آثار ارسطو مؤثر بوده است. این تأثیر به خوبی در کتب فارابی و ابن سینا و ابن رشد مشهود است. معروف است که حکمای اسکندریه می خواستند میان افلاطون و ارسطو و رواقیان وفق دهند، حکمای دوره اسلامی نیز چنین اندیشه ای داشتند و این فکر را به فلسفه مسیحیت در قرون وسطی داخل کردند. کتاب ربوبیت از جنبه دیگر، یعنی از جنبه تصوف نیز در افکار مسلمانان تأثیر داشت. سریانیان اولین کسانی بودند که این کتب را به ارسطو نسبت دادند. بومشتارک گوید، کتاب ربوبیت از سریانی به عربی ترجمه شده، نه از یونانی.

پیشنهاد کاربران

هو
جعلی ، آپوکریفال. مانند خزعبلاتی که به تورات تحریف شده الحاق شده است ، نظیر کتب حزقیال ، دانیال وغیره.


کلمات دیگر: