کلمه جو
صفحه اصلی

هنیز

فرهنگ معین

(هَ ) (ق . ) ۱ - هنوز. ۲ - نیز، هم چنین .

لغت نامه دهخدا

هنیز. [ هََ ] (ق ) هنوز. تا حال . تا اکنون . (برهان ) :
که ای فر گیتی یکی لخت نیز
یکایک نبایست آمد هنیز.

فردوسی .


کسی را که درویش باشد هنیز
ز گنج نهاده ببخشیم چیز.

فردوسی .



هنیز. [ هََ ] ( ق ) هنوز. تا حال. تا اکنون. ( برهان ) :
که ای فر گیتی یکی لخت نیز
یکایک نبایست آمد هنیز.
فردوسی.
کسی را که درویش باشد هنیز
ز گنج نهاده ببخشیم چیز.
فردوسی.

هنیز. [ هََ ] ( اِخ ) دهی است از بخش معلم کلایه شهرستان قزوین. دارای 252 تن سکنه ، آب آن از چشمه سار و محصول عمده اش غله ، سیب ، شلغم ، گردو، بادام و کرچک و کار دستی مردم آنجا جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

هنیز. [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین . دارای 252 تن سکنه ، آب آن از چشمه سار و محصول عمده اش غله ، سیب ، شلغم ، گردو، بادام و کرچک و کار دستی مردم آنجا جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


فرهنگ عمید

= هنوز

هنوز#NAME?


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۲۷′۴۷″شمالی ۵۰°۳۸′۵۱″شرقی / ۳۶٫۴۶۳۰۵°شمالی ۵۰٫۶۴۷۴۱۱۱۱۱۱۱۱۱°شرقی / 36.46305; 50.6474111111111
هنیز، روستایی از توابع بخش رودبارالموت شهرستان قزوین در استان قزوین ایران است.
این روستا در دهستان الموت پایین قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۱۸ نفر (۱۰۹خانوار) بوده است. زبان مردم هنیز تاتی است.


کلمات دیگر: