کلمه جو
صفحه اصلی

عبدالله حائری

دانشنامه عمومی

حاج شیخ عبدالله حائری مازندرانی (رحمت علیشاه) (زادهٔ ۱۲۴۱ خورشیدی – درگذشتهٔ ۱۳۱۶ خورشیدی) از مشایخ کبار سلسلهٔ نعمت اللهی گنابادی بود.
خاطراتی از حاج شیخ عبدالله حائری رحمت علیشاه و خاندان حائری در مصاحبه افسانه نجم آبادی با پوری سلطانی، دنیای زنان در عصر قاجار
نامش عبدالله و پدرش زین العابدین حائری مازندرانی، از مراجع بزرگ کربلا بود. در سال ۱۲۸۴ (قمری) متولد شد و آخرین فرزند پدرش بود. در نزد پدرش و چندتن دیگر از علمای بزرگ عراق تحصیل کرد و در سن بیست سالگی از پدرش اجازه اجتهاد گرفت. در سال ۱۳۰۵ (قمری) در کربلا برای نخستین بار با سلطان علیشاه گنابادی که از مکه به کربلا آمده بود ملاقات کرد و مجذوب و سرسپرده وی شد؛ ولی به محض آنکه این امر آشکار گشت، برادرش شیخ حسین حائری او را با ضرب و شتم از کربلا راند و در برابر مردم از خود طرد کرد. در سال ۱۳۱۱ (قمری) از طرف «سلطان علیشاه» مأذون در اخذ بیعت ولایتی شد و به رحمت علی ملقب گردید. او خدمات زیادی برای سلسله نعمت اللهی انجام داد که از آن جمله یافتن فرزند گمشده سلطان علیشاه که پس از پدرش قطب بعدی سلسله شد، و بازگرداندن او به بیدخت بود. در دوران ۱۰ سالهٔ قطبیت حاج ملاعلی گنابادی «نورعلیشاه ثانی»، اجازهٔ شیخیت وی تمدید و به رحمت علیشاه ملقب شد. رحمت علیشاه در سفر آخر نوعلیشاه ثانی در کاشان همراه وی بود و پس از مسموم شدن قطب، او را به شهر ری منتقل و مدفون نمود. پس از رحلت نورعلیشاه با جانشین وی حاج شیخ محمّدحسن صالح علیشاه تجدید بیعت نمود و از طرف وی نیز مأذون در شیخیت گردید. در سال ۱۳۵۶ قمری (۱۳۱۶ خورشیدی) در تهران بدرود حیات گفت و در حرم شاه عبدالعظیم حسنی و در مقبره ای که سعادت علیشاه و نورعلیشاه ثانی مدفون بودند دفن گردید.
فضلا و استادان بسیاری مثل استاد بدیع الزمان فروزانفر در خدمتش تلمّذ می کردند و کسب فیض می نمودند، فروزانفر در مقدّمه فیه مافیه مصَحَّح خود از وی چنین یاد می کند: «درین میان آن معدن ظرافت و کان ملاحت حاج شیخ عبدالله حائری که پیوسته اش به مدد تشویق در کار می آورد، در اواخر سال ۱۳۱۶ رخت به سرای جاوید افکند. جانش غریق رحمت است؛ یا ربّ غرقه تر باد.»»
رحمت علیشاه با رضاشاه رابطه بسیار صمیمی داشت، به نحوی که رضاشاه در دوران پادشاهی به ملاقات او می رفت و به توصیه های وی عمل می کرد. با توصیه او رضاشاه حکم اعدام زین العابدین رهنما را به تبعید تقلیل داد. فرزندش هادی حائری و بدیع الزمان فروزانفر از شاگردان معروف او بودند.وی به همراه سید نصرالله اخوی، محمدکاظم عصار، شیخ علی بابا فیروزکوهی، سید محمد فاطمی قمی و منصور السلطنه قانون حقوق مدنی ایران را در زمان پهلوی اول نگاشت.

عبدالله حائری (رحمت علیشاه). حاج شیخ عبدالله حائری مازندرانی (رحمت علیشاه) (زادهٔ ۱۲۴۱ خورشیدی – درگذشتهٔ ۱۳۱۶ خورشیدی) از مشایخ کبار سلسلهٔ نعمت اللهی گنابادی بود.
نامش عبدالله و پدرش زین العابدین حائری مازندرانی، از مراجع بزرگ کربلا بود. در سال ۱۲۸۴ هجری قمری متولد شد و آخرین فرزند پدرش بود. در نزد پدرش و چندتن دیگر از علمای بزرگ عراق تحصیل کرد و در سن بیست سالگی از پدرش اجازه اجتهاد گرفت. در سال ۱۳۰۵ هجری قمری در کربلا برای نخستین بار با سلطان علیشاه گنابادی که از مکه به کربلا آمده بود ملاقات کرد و مجذوب و سرسپرده وی شد؛ ولی به محض آنکه این امر آشکار گشت، برادرش شیخ حسین حائری او را با ضرب و شتم از کربلا راند و در برابر مردم از خود طرد کرد. در سال ۱۳۱۱ هجری قمری از طرف "سلطان علیشاه" مأذون در اخذ بیعت ولایتی شد و به رحمت علی ملقب گردید. او خدمات زیادی برای سلسله نعمت اللهی انجام داد که از آن جمله یافتن فرزند گمشده سلطان علیشاه که پس از پدرش قطب بعدی سلسله شد، و بازگرداندن او به بیدخت بود. در دوران ۱۰ سالهٔ قطبیت حاج ملاعلی گنابادی "نورعلیشاه ثانی"، اجازه ی شیخیت وی تمدید و به رحمت علیشاه ملقب شد. رحمت علیشاه در سفر آخر نوعلیشاه ثانی در کاشان همراه وی بود و پس از مسموم شدن قطب، او را به شهر ری منتقل و مدفون نمود. پس از رحلت نورعلیشاه با جانشین وی حاج شیخ محمّدحسن صالحعلیشاه تجدید بیعت نمود و از طرف وی نیز مأذون در شیخیت گردید. در سال ۱۳۵۶ قمری(۱۳۱۶ شمسی) در تهران بدرود حیات گفت و در حرم شاه عبدالعظیم حسنی و در مقبره ای که سعادت علیشاه و نورعلیشاه ثانی مدفون بودند دفن گردید.
«فضلا و اساتید بسیاری مثل استاد بدیع الزمان فروزانفر در خدمتش تلمّذ می کردند و کسب فیض می نمودند, فروزانفر در مقدّمه فیه مافیه مصَحَّح خود از ایشان چنین یاد می کند: «درین میان آن معدن ظرافت و کان ملاحت حاج شیخ عبدالله حائری که پیوسته اش به مدد تشویق در کار می آورد, در اواخر سال 1316 رخت به سرای جاوید افکند. جانش غریق رحمت است؛ یا ربّ غرقه تر باد. »  »
رحمت علیشاه با رضاشاه رابطه بسیار صمیمی داشت، به نحوی که رضاشاه در دوران پادشاهی به ملاقات او می رفت و به توصیه های وی عمل می کرد. با توصیه او رضاشاه حکم اعدام زین العابدین رهنما را به تبعید تقلیل داد. فرزندش هادی حائری و بدیع الزمان فروزانفر از شاگردان معروف او بودند. وی به همراه سید نصرالله اخوی، محمدکاظم عصار، شیخ علی بابا فیروزکوهی، سید محمد فاطمی قمی و منصور السلطنه قانون حقوق مدنی ایران را در زمان پهلوی اول نگاشت.


کلمات دیگر: