کلمه جو
صفحه اصلی

شانکرا

دانشنامه عمومی

شانکرا یا شنکره چاریه(دِوَناگَری:आदि शङ्कर آدی شانکَرَه) فیلسوف و اندیشمند هندو در مکتب ودانتا بود. او در میان برهمنان نمبودری مالابار در کرالا در هندوستان زاده شد، و در جوانی سنیاسی شد و به برهمنان پیوست. او به مطالعه فلسفه و دین اوپانیشادها پرداخت. تفسیری که شانکرا به زبان سانسکریت بر اوپانیشادها و باگاوادگیتا نوشت، از مهمترین متون فلسفی آئین هندو به شمار می رود. در بنارس، او فرمان یافت که با گروهی از شاگردانش در همه تالارهای دانشگاهی هند از آئین برهمنی دفاع کند و دیدگاههای بودایی را رد کند. او در سال ۸۲۰ میلادی، در حالی که تنها سی و چند سال داشت، در کدارنات هند، درگذشت.
شانکره در خانواده ای بسیار تنگدست از تبار برهمنان نمبودیری و در روستایی به نام کالادی (در شش فرسنگی کرالای امروزی) زاده شد. بنا به قول مشهور، پدر او سری شیواگورو و مادرش آریامبا نام داشته است. چنان که در روایاتِ سنتی آمده است، پدر و مادر شانکره سالیانِ سال صاحبِ فرزند نمی شدند، تا این که در پرستشگاه به درگاهِ شیوا دعا کردند. دعای ایشان پذیرفته شد و خداوند ایشان را مخیر کرد که از میانِ این دو یکی را برگزینند: فرزندی با دانشِ معمولی ولی با عمرِ طولانی، یا فرزندی با دانشِ بسیار و عمر اندک. پدر و مادر شانکره دومین گزینه را انتخاب نمودند.
پدر شانکره، هنگامی که شانکره هنوز خردسال بود و به روایتی هشت سال داشت، درگذشت. شانکره در پنج سالگی وارد مدرسه شد و به یادگیری آموزه های دینی و دانش های زمانش همت گمارد. در روایات آمده است که وی در هشت سالگی، وداها را از برداشت.
شانکره از بدو کودکی تمایل داشت به دسته ماوراء کاستِ فقرای هندو یا سنیاسی بپیوندد. پیوستنِ او به این دسته به این معنا بود که او می بایست تجرد اختیار کرده و تمام پیوندهای خانوادگی و قبیله ای را رها کند و به کشفِ حقیقت بپردازد. مادر شانکره ازین خواسته ناخشنود بود و قصد داشت او را با دخترعمویش پیوند دهد. در افسانه های محلی آمده است که وقتی شانکره مشغول شست وشوی در آب رودخانه بود، تمساحی پای او را گرفت و رها نمی کرد. در همین زمان، مادر شانکره فرا رسید و شانکره به مادر بانگ زد: "اگر بپذیری که به سنیاسی ها بگروم، این تمساح پای مرا رها خواهد کرد- وگرنه مرا خواهد بلعید." و مادر به ناچار با تقاضای فرزند موافقت کرد و او را دعا کرد.


کلمات دیگر: