مترادف متاثر شدن : تحت تاثیر قرار گرفتن، ناراحت شدن، مغموم گشتن، اندوهگین شدن، به فکر فرورفتن
متاثر شدن
مترادف متاثر شدن : تحت تاثیر قرار گرفتن، ناراحت شدن، مغموم گشتن، اندوهگین شدن، به فکر فرورفتن
فارسی به عربی
شفقة , لمس
مترادف و متضاد
۱. تحت تاثیر قرار گرفتن
۲. ناراحت شدن، مغمومگشتن، اندوهگین شدن، به فکر فرورفتن
متاثر کردن، زدن، رسیدن به، لمس کردن، دست زدن به، پرماسیدن، متاثر شدن
دلسوزی کردن، ترحم کردن، متاثر شدن
پیشنهاد کاربران
دگرگون شدن، نشان پذیرفتن
رقت آوردن ، رقت آمدن
کلمات دیگر: