کلمه جو
صفحه اصلی

گل نم زدن

فارسی به عربی

رش

مترادف و متضاد

sprinkle (فعل)
پاشیدن، ترشح کردن، گلنم زدن، اب پاشی کردن

فرهنگ فارسی

افشاندن آب کم با پشت پنج. دست .

لغت نامه دهخدا

گل نم زدن. [ گ ُ ن َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) افشاندن آب کم با پشت پنجه دست. آب کمی زدن با دست به چیزی. آب کمی به چیزی افشاندن. گل نمی به تنباکو زدن ؛ اندک آبی بر آن افشاندن.


کلمات دیگر: