مترادف متاثر کردن : ناراحت کردن، مغموم کردن، اندوهگین کردن، تحت تاثیر قرار دادن
متاثر کردن
مترادف متاثر کردن : ناراحت کردن، مغموم کردن، اندوهگین کردن، تحت تاثیر قرار دادن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اثر علیه , لمس
مترادف و متضاد
اثر کردن بر، تغییر دادن، متاثر کردن، وانمود کردن، دوست داشتن، تمایل داشتن، تظاهر کردن به
متاثر کردن، زدن، رسیدن به، لمس کردن، دست زدن به، پرماسیدن، متاثر شدن
ناراحت کردن، مغموم کردن، اندوهگین کردن
تحت تاثیر قرار دادن
۱. ناراحت کردن، مغموم کردن، اندوهگین کردن
۲. تحت تاثیر قرار دادن
کلمات دیگر: