کلمه جو
صفحه اصلی

نخ کردن

فارسی به عربی

خیط
( نخ کردن (باسوزن و غیره ) ) خیط

خيط


مترادف و متضاد

string (فعل)
به صف کردن، کشیدن، رشته کردن، به نخ کشیدن، زهدار کردن، نخ کردن، زه انداختن به

thread (فعل)
نخ کردن، نخ کشیدن به، موجی کردن، دارای خطوط برجسته کردن، حدیده و قلاویز کردن، رشته رشته شدن، مثل نخ باریک شدن، بند کشیدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نخ کردن سوزن .نخ راازسوراخ سوزن گذراندن .

لغت نامه دهخدا

نخ کردن. [ ن َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سوزن نخ کردن ؛ نخ از سوراخ سوزن گذراندن.


کلمات دیگر: