کلمه جو
صفحه اصلی

نامه رسان


مترادف نامه رسان : پستچی، پیک، چاپار، قاصد، نامه بر

فارسی به انگلیسی

dispatcher, letter carrier, mailman, messenger, postman, post - boy

postman, post - boy


dispatcher, letter carrier, mailman, messenger, postman


فارسی به عربی

برید , ساعی البرید

مترادف و متضاد

mailman (اسم)
چاپار، نامه رسان، پستچی

letter carrier (اسم)
چاپار، نامه رسان، پستچی

mailer (اسم)
نامه رسان

postman (اسم)
نامه رسان، پستچی

پستچی، پیک، چاپار، قاصد، نامه‌بر


فرهنگ فارسی

( صفت ) نامه آور نامه بر: بادسحری نامه رسان من وتست ای باد. چه مرغی که پرت باددرست . ( خاقانی )

فرهنگ معین

( ~ . رِ ) (ص فا. ) نامه بر، نامه آور.

لغت نامه دهخدا

نامه رسان. [ م َ / م ِ رَ ] ( نف مرکب ) رساننده نامه. قاصد. نامه بر. نامه آور. پیک :
باد سحری نامه رسان من و تست
ای باد چه مرغی که پرت باد درست.
خاقانی.

فرهنگ عمید

کسی که نامه های مردم را می رساند، کارمند ادارۀ پست که مٲمور رسانیدن نامه ها به صاحبان آن ها است.

جدول کلمات

فراش

پیشنهاد کاربران

اسک دار

قاصد



کلمات دیگر: