کلمه جو
صفحه اصلی

مایه کوبی


مترادف مایه کوبی : تلقیح، واکسیناسیون

فارسی به انگلیسی

inoculation, vaccination

vaccination


فارسی به عربی

تلقیح

مترادف و متضاد

inoculation (اسم)
تلقیح، مایه کوبی

تلقیح، واکسیناسیون


فرهنگ فارسی

( مصدر ) داخل کردن مای. ضد مرض در بدن بیمار از راه تزریق تزریق مایه ( واکسن ) ببدن بمنظور پیشگیری یا معالج. ناخوشیها واکسیناسیون .

فرهنگ معین

( ~ . )(مص ل . )تزریق مایه (واکسن ) به بدن به منظور پیشگیری یا معالجة ناخوشی ها، واکسیناسیون .

لغت نامه دهخدا

مایه کوبی. [ ی َ / ی ِ ] ( حامص مرکب ) تلقیح واکسن. ( واژه های نو فرهنگستان ). و رجوع به واکسیناسیون در همین لغت نامه شود.

فرهنگ عمید

مایۀ ضد بیماری به بدن کسی داخل کردن، تلقیح واکسن، واکسینوتراپی.

دانشنامه عمومی

مایه کوبی (به انگلیسی: Inoculation) روشی باستانی برای پیشگیری ابتلا به آبله است. در این روش مایع داخل آبدانه آبله خفیف یا آبله گاوی را خارج کرده و به وسیلهٔ اجسام تیز یا سوزن به بدن شخص دیگر تلقیح یا وارد می کنند.
واکسن هایی که امروزه تولید می شوند از ویروس های ضعیف شده تهیه می شود و اکثراً در اختیار مؤسسات تحت نظارت دولت ها است.
مایه کوبی در دنیا با نام ادوارد جنر در سال ۱۷۹۶ شناخته شده است، جنر متوجه شد که ابتلاء انسان به آبله گاوی باعث مصونیت وی در مقابل بیماری آبله می گردد و با مایه کوبی مایع داخل آبدانه های آبله حیوانی به انسان، توانست آن را اثبات نماید.
از هزاران سال قبل مایه کوبی، در قلمرو شاهنشاهی ایران بخشی از برشنوم بود که آن را پیش پاسی می نامیدند.

دانشنامه آزاد فارسی

مایه کوبی (vaccination)
(یا: واکسیناسیون) یکی از مهم ترین روش های ایمن سازی افراد در برابر بیماری های عفونی. در این روش، میکروب ضعیف یا کشته شده یا بخشی از میکروب را وارد بدن می کنند. واکسن ها معمولاً از راه تزریق تجویز می شوند، ولی تعدادی دیگر، ازجمله واکسن فلج اطفال، از راه خوراکی تجویز می شوند. پس از ورود واکسن به بدن، دستگاه ایمنی نسبت به مواد مؤثر موجود در آن واکنش نشان می دهد که نتیجۀ آن، تولید پادتن و ایجاد ایمنی است. برای بهره بردن کامل از ایمنی زایی واکسن ها، لازم است مایه کوبی در چند نوبت طبق برنامه های مشخص صورت گیرد و برای تداوم ایمنی پس از اتمام دوره، در فواصل معین واکسن یادآور تزریق شود. کشف واکسن ها و استفاده از آن ها یکی از مهم ترین پیشرفت های علوم پزشکی بوده است و با آن ها مرگ ومیر ناشی از بیماری های عفونی بسیار کاهش یافته است. نیز ← واکسن

واژه نامه بختیاریکا

بن کنی؛ ریشه درار؛ دِرّه بُر

جدول کلمات

واکسیناسیون

پیشنهاد کاربران

Vax
( مخفف vaccination or vaccine )

Language
‘Vax⭕’ chosen as word of the year by Oxford English Dictionary firm
. . .
In a year when talk over the virtual garden fence has focused on whether you have been jabbed, jagged or had both doses yet, and whether it was Pfizer, AstraZeneca or Moderna you were injected with, Oxford Languages has chosen ⭕vax⭕ as its word of the year
Theguardian. co. uk@

تزریق کردن


کلمات دیگر: