کلمه جو
صفحه اصلی

لگد کردن

فارسی به انگلیسی

to tread on, to trample

trample


فارسی به عربی

خطوة

مترادف و متضاد

recoil (فعل)
پس زدن، بحال خود برگشتن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن

tread (فعل)
راه رفتن، پا گذاشتن، لگد کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لگد مال کردن پی سپر کردن پایمال کردن .

لغت نامه دهخدا

لگد کردن. [ ل َ گ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پی سپر کردن. پایکوب کردن.

پیشنهاد کاربران

Trample


کلمات دیگر: