اشبه , قلد
مانند بودن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
همانندی، مطابقت، تشابه، همسانی، مشابهت، مانند بودن، همگونگی
تشبیه کردن، مانستن، شباهت داشتن، مانند بودن، همانند کردن یا بودن
وانمود کردن، تشبیه کردن، بخود بستن، تظاهر کردن، تقلید کردن، مانند بودن، شبیه سازی کردن، شباهت داشتن به
کلمات دیگر: