کلمه جو
صفحه اصلی

مانند بودن

فارسی به عربی

اشبه , قلد

مترادف و متضاد

similarity (اسم)
همانندی، مطابقت، تشابه، همسانی، مشابهت، مانند بودن، همگونگی

resemble (فعل)
تشبیه کردن، مانستن، شباهت داشتن، مانند بودن، همانند کردن یا بودن

simulate (فعل)
وانمود کردن، تشبیه کردن، بخود بستن، تظاهر کردن، تقلید کردن، مانند بودن، شبیه سازی کردن، شباهت داشتن به


کلمات دیگر: