کلمه جو
صفحه اصلی

گل و بوته انداختن

فارسی به عربی

فرع

مترادف و متضاد

branch (فعل)
منشعب شدن، شاخه دراوردن، شاخه شاخه شدن، گل و بوته انداختن، مشتق شدن، جوانه زدن، براهجدیدی رفتن


کلمات دیگر: