کلمه جو
صفحه اصلی

لمس کردنی

فارسی به عربی

ملموس

مترادف و متضاد

tangible (صفت)
محسوس، قابل لمس، پر ماس پذیر، لمس کردنی

tactile (صفت)
لامسه ای، لمس کردنی، وابسته به حس بساوایی


کلمات دیگر: