کلمه جو
صفحه اصلی

برقو

فارسی به انگلیسی

burr, reamer

reamer


مترادف و متضاد

reamer (اسم)
برقو، قلاویز، برقوزن

فرهنگ فارسی

برقو و ترقو ظاهرا قسمی نسیج و جامه بوده است .

لغت نامه دهخدا

برقو. [ ] ( اِ ) برقو و ترقو ظاهراً قسمی نسیج و جامه بوده است و این کلمه در دو مصرع از اشعار سوزنی بجای مانده است چنین :
برقوبافا ز تار ترقوی تو من
ترقوبافا گهی که کار آغازی.
( از یادداشت مؤلف ).

دانشنامه عمومی

بُرقو ابزاری است برای بزرگ تر کردن یا گرد کردن سوراخ های ایجادشده با مته.
برقوی الماسی
برقوی بازشو
برقوی تنظیم پذیر
برقوی توخالی
برقوی جدارتراش
برقوی خیاره دار
برقوی دستی
برقوی دنباله دار
برقوی گشادکُن
برقوی ماشینی
برقوی ماشینی بازشو
برقوی ماشینی خیاره دار
برقوی ماشینی سنگین
برقوی ماشینی گلبرگی
برقوی مخروطی
برقوی مخروطی مورس
برقوها می توانند توپر باشند و در ابزارگیر نصب شوند یا توخالی باشند و روی دُرن سوار شوند.برقوها ممکن است از نوع پهلوتراش یا نوک تراش باشند.
برقوها خیاره ها (شیارها)ی طولی مستقیم یا مارپیچی و دندانه های مجزا روی ساقه ی مخروطی یا استوانه ای دارند.
به گشاد کردن یا بزرگ کردن سوراخ قطعات فلزی با برقو، برقوکاری گفته می شود.


کلمات دیگر: