کلمه جو
صفحه اصلی

مردودیت

مترادف و متضاد

reprobation (اسم)
هرزگی، تباهی، مردودیت

فرهنگ فارسی

راندگی

لغت نامه دهخدا

مردودیت. [ م َ دی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) راندگی. ارتداد. ( ناظم الاطباء ). مردود شدن. رجوع به مردود شود.


کلمات دیگر: