کلمه جو
صفحه اصلی

برزگ شدن

مترادف و متضاد

volume (فعل)
برزگ شدن، بر حجم افزودن، بصورت مجلد در اوردن

grow (فعل)
بزرگ شدن، زیاد شدن، شدن، عمل امدن، بالیدن، ترقی کردن، کاشتن، رستن، رشد کردن، سبز شدن، سبز کردن، گشتن، روییدن، رویانیدن، برزگ شدن


کلمات دیگر: