کلمه جو
صفحه اصلی

تاردسته

فرهنگ فارسی

1. دستۀ کوچکی از تارهای عصبی یا ماهیچه‌ای 2. دسته‌ای از تارهای ماهیچه که عملکرد کمابیش یکسان دارند


فرهنگستان زبان و ادب

{fasciculus, fascicle} [علوم پایۀ پزشکی] 1. دستۀ کوچکی از تارهای عصبی یا ماهیچه ای 2. دسته ای از تارهای ماهیچه که عملکرد کمابیش یکسان دارند


کلمات دیگر: