دیوارۀ رو به دریای لبۀ صخرهگونۀ رَفیخ یا دیگر یخسارها
جبهۀ یخ
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{ice front, table iceberg , barrier iceberg} [علوم جَوّ] دیوارۀ رو به دریای لبۀ صخره گونۀ رَف یخ یا دیگر یخسارها
کلمات دیگر:
دیوارۀ رو به دریای لبۀ صخرهگونۀ رَفیخ یا دیگر یخسارها