خسرو یا اشک بیست و چهارم یکی از شاهان ایران از خاندان اشکانی بود. وی بیست و چهارمین شاه اشکانی بود و از حدود سال ۱۱۰ تا ۱۲۹ میلادی پادشاهی کرد. وی را برادر پاکور دوم دانسته اند. اگرچه پاکور دو پسر داشت، اما مجلس مهستان رأی به جانشینی خسرو داد.
حدود ۱۰۵: آغاز پادشاهی خسرو اشکانی جانشین قانونی پاکور دوم. تمام مدت پادشاهی خسرو اشکانی با سلطنت بلاش سوم در شرق قلمرو حکومتی اشکانیان، مصادف بود.
۱۲۹ آغاز سلطنت مهرداد چهارم برادر خسرو اشکانی و تداوم درگیری های او با بلاش سوم که رقیب مهرداد چهارم بود و در سرزمین های شرقی قلمرو حکومت اشکانیان سلطنت می کرد.
۱۳۳ تاجگذاری بلاش چهارم. اتحاد دوباره دو پادشاهی شرق و غرب اشکانی. از دوره سلطنت بلاش سوم و خسرو اشکانی، به ترتیب پادشاهان اشکانی شرقی و اشکانی غربی، قلمرو اشکانیان دو پاره شده بود.
مدتی پس از به شاهی رسیدن خسرو، صلحی که از زمان پادشاهی بلاش یکم میان دو دولت ایران و روم حاکم بود، با نبردی که درگرفت پس از پنجاه سال پایان یافت. این نبرد نیز مانند بیشتر نبردهایی که میان دو کشور درگرفته بود، بر سر ارمنستان بود.
این نبرد هنگامی اتفاق افتاد که تراژان قیصر روم بود. او در تاریخ یکی از برجسته ترین سرداران روم به شمار می آید. وی با تربیت کردن لژیون های منظم و مشق دیده ارتش روم را بازسازی کرد. آغاز نبرد به خاطر این بود که پس از فوت تیرداد پسر بلاش یکم که پادشاه ارمنستان بود، خسرو برادرزادهٔ خود اکزدارس را بر تخت شاهی ارمنستان نشاند. تراژان با این کار به مخالفت پرداخت، چون بر طبق پیمانی که نزدیک پنجاه سال پیش از این میان بلاش یکم پادشاه آن زمان ایران و نرون قیصر روم بسته شده بود، اشکانیان باید شاه ارمنستان را با رضایت خاطر دولت روم انتخاب می کردند و همچنین شاه ارمنستان می بایست تاج شاهی را در روم و از دست قیصر بگیرد. تراژان با سپاهی پرشمار به نبرد با اشکانیان شتافت. هنگامی که رومیان به مقدونیه رسیدند، نمایندهٔ خسرو با پیشکش های بسیار به نزد تراژان رفت و پیام خسرو را مبنی بر این که وی آماده است اکزدارس را از پادشاهی ارمنستان برکنار کند و پارتاماریز پسر تیرداد را با صلاحدید تراژان به آن مقام بگمارد، اعلام نمود. تراژان هدایا و پیشنهاد خسرو را نپذیرفت و پاسخ داد که "پس از ورود به سوریه آنچه صلاح باشد، انجام خواهیم داد".
تراژان با شتاب به سوریه رسید و در انتظاز پارتامیز ماند. پارتامیز پس از رسیدن تاج شاهی را به تراژان داد تا وی خود تاج پادشاهی ارمنستان را بر سر او گذارد و فرمانروایی او را به رسمیت شناسد. او نه تنها این کار را نکرد، بلکه پس از گریختن پارتامیز او را تعقیب کرد و کشت.
حدود ۱۰۵: آغاز پادشاهی خسرو اشکانی جانشین قانونی پاکور دوم. تمام مدت پادشاهی خسرو اشکانی با سلطنت بلاش سوم در شرق قلمرو حکومتی اشکانیان، مصادف بود.
۱۲۹ آغاز سلطنت مهرداد چهارم برادر خسرو اشکانی و تداوم درگیری های او با بلاش سوم که رقیب مهرداد چهارم بود و در سرزمین های شرقی قلمرو حکومت اشکانیان سلطنت می کرد.
۱۳۳ تاجگذاری بلاش چهارم. اتحاد دوباره دو پادشاهی شرق و غرب اشکانی. از دوره سلطنت بلاش سوم و خسرو اشکانی، به ترتیب پادشاهان اشکانی شرقی و اشکانی غربی، قلمرو اشکانیان دو پاره شده بود.
مدتی پس از به شاهی رسیدن خسرو، صلحی که از زمان پادشاهی بلاش یکم میان دو دولت ایران و روم حاکم بود، با نبردی که درگرفت پس از پنجاه سال پایان یافت. این نبرد نیز مانند بیشتر نبردهایی که میان دو کشور درگرفته بود، بر سر ارمنستان بود.
این نبرد هنگامی اتفاق افتاد که تراژان قیصر روم بود. او در تاریخ یکی از برجسته ترین سرداران روم به شمار می آید. وی با تربیت کردن لژیون های منظم و مشق دیده ارتش روم را بازسازی کرد. آغاز نبرد به خاطر این بود که پس از فوت تیرداد پسر بلاش یکم که پادشاه ارمنستان بود، خسرو برادرزادهٔ خود اکزدارس را بر تخت شاهی ارمنستان نشاند. تراژان با این کار به مخالفت پرداخت، چون بر طبق پیمانی که نزدیک پنجاه سال پیش از این میان بلاش یکم پادشاه آن زمان ایران و نرون قیصر روم بسته شده بود، اشکانیان باید شاه ارمنستان را با رضایت خاطر دولت روم انتخاب می کردند و همچنین شاه ارمنستان می بایست تاج شاهی را در روم و از دست قیصر بگیرد. تراژان با سپاهی پرشمار به نبرد با اشکانیان شتافت. هنگامی که رومیان به مقدونیه رسیدند، نمایندهٔ خسرو با پیشکش های بسیار به نزد تراژان رفت و پیام خسرو را مبنی بر این که وی آماده است اکزدارس را از پادشاهی ارمنستان برکنار کند و پارتاماریز پسر تیرداد را با صلاحدید تراژان به آن مقام بگمارد، اعلام نمود. تراژان هدایا و پیشنهاد خسرو را نپذیرفت و پاسخ داد که "پس از ورود به سوریه آنچه صلاح باشد، انجام خواهیم داد".
تراژان با شتاب به سوریه رسید و در انتظاز پارتامیز ماند. پارتامیز پس از رسیدن تاج شاهی را به تراژان داد تا وی خود تاج پادشاهی ارمنستان را بر سر او گذارد و فرمانروایی او را به رسمیت شناسد. او نه تنها این کار را نکرد، بلکه پس از گریختن پارتامیز او را تعقیب کرد و کشت.
wiki: خسرو یکم اشکانی