کلمه جو
صفحه اصلی

چلاس

فرهنگ فارسی

کسی که ازپستی وتنگ چشمی هرنوع خوردنی راهوس کند
کسی را گویند که پیش انداختن سفره از هر رنگ یا هر طبق لقمه ای چند طعمه بخورد و او را به عربی لواس خوانند . اکوال و لواس و کسی که پیش از گستردن سفره از هر طبق یا هر دیگ چیزی بخورد

لغت نامه دهخدا

چلاس. [ چ َ ] ( ص ) کسی را گویند که پیش از انداختن سفره از هر رنگ یا هر طَبَق لقمه ای چند طعام بخورد و او را به عربی لَوّاس خوانند. ( از برهان ). کسی را گویند که پیش از گشودن سفره و آوردن آن از هر دیگ یا هر طبق لقمه بردارد و بخورد و او را به عربی لواس گویند. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). اکول و لواس و کسی که پیش از گستردن سفره از هرطبق یا هردیگ چیزی بخورد. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به لواس شود.

فرهنگ عمید

کسی که از روی پستی و تنگ چشمی هرنوع خوردنی نزد کسی ببیند هوس کند و از پیش هرکسی لقمه ای بردارد، شکم باره.

دانشنامه عمومی

چــِلاس شهر کوچکی در مناطق شمالی پاکستان است.این شهر به وسیله شاهراه قره قروم به جاده ابریشم پیوسته است.
بابا چلاسی، کلیات چلاسی به زبان فارسی موسوم به معارف لدنیه، راولپندی: ۱۹۹۸/۱۴۱۹
Chilas: The City of Nanga Parvat (Dyamar)، ۱۹۸۳، p ۱۲۰، Ahmad Hasan Dani - Chilás Region (Pakistan)
زبان مردم دره چلاس، زبان شینا نام دارد و از شاخه داردی زبان های هندوآریایی است.در نزدیکی چلاس و دیگر مناطق شمالی پاکستان بیش از ۲۰ هزار قطعه سنگ نگاره باستانی یافت شده است.
غلام النصر چلاسی معروف به بابا چلاسی، از شاعران پارسی گوی پاکستان از اهالی این شهر بود.

پیشنهاد کاربران

در فرهنگ عامیانه معمولابه کسی که دنباله خواسته اش را می گیرد وبقول عوام ول کن معامله نیست چلاس یا پلاچه اطلاق میشود .

چلاس در زبان کردی ایلامی به معنی ظرف آب سگ گفته می شود

چلاس یعنی ادمی که کلاس نداره شخصیت پایین داره

چلاس ، chelass ، در گویش شهر بابکی به کسی که دلش هوس زیاد داشته و در حسرت مانده باشد می گویند ، دلش چلاس ه


کلمات دیگر: