کاهش فزایندۀ استحکام فلز براثر تنشهای مکرر، بهنحویکه هیچیک از آنها از حد استحکام کششی نهایی فلز بیشتر نباشد
خستگی فلز
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
خستگی فلز (metal fatigue)
موقعیتی که در آن، فلز تحت بار نسبتاً کم اما تکراری می شکند. سازه های در معرض خمش، ازجمله اسکلت هواپیماها، در معرض خستگی اند.
موقعیتی که در آن، فلز تحت بار نسبتاً کم اما تکراری می شکند. سازه های در معرض خمش، ازجمله اسکلت هواپیماها، در معرض خستگی اند.
wikijoo: خستگی_فلز
فرهنگستان زبان و ادب
{metal fatigue} [خوردگی] کاهش فزایندۀ استحکام فلز براثر تنش های مکرر، به نحوی که هیچ یک از آنها از حد استحکام کششی نهایی فلز بیشتر نباشد
کلمات دیگر: