فرود آمدن درمیدان نبردبرای جنگ کردن
( مصدر ) فرود آمدن درمعرکه جنگ برای جنگیدن
کثیر النزول یا کثیر المنازله
( مصدر ) فرود آمدن درمعرکه جنگ برای جنگیدن
کثیر النزول یا کثیر المنازله
نزال . [ ن َ ] (ع اِ) نُزل . رجوع به نُزل شود.
نزال . [ ن َ ل ِ] (ع اِ فعل ) فرودآ. (منتهی الارب ). فرودبیا! (ناظم الاطباء). اسم فعل است برای امر، به معنی انزل . (از اقرب الموارد). و آن معدول است از نازلة و واحد و جمع و مؤنث و مذکر در آن یکسان است . (از منتهی الارب ).
نزال . [ ن َزْ زا ] (ع ص ) کثیرالنزول یا کثیرالمنازلة. (از المنجد). رجوع به نزول و منازلة شود.
عنصری .
نزال . [ ن ُزْ زا ] (ع ص ، اِ) ج ِ نازل . رجوع به نازل شود.