در روانکاوی، تخت مطب روانکاو که بیمار بر روی آن دراز میکشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش مییابد
تخت روان کاوی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{analytic couch, couch} [روان شناسی] در روان کاوی، تخت مطب روان کاو که بیمار بر روی آن دراز می کشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش می یابد
کلمات دیگر: