اغوا کردن , گمراه کردن , از راه بدر کردن , فريفتن
اغو
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
( آغو ) خرزهره سم الحمار
لغت نامه دهخدا
( آغو ) آغو. ( اِ ) دفلی. ( مخزن الادویه ). خرزهره. سَم الحمار. حبن. حبین. پَهی. خوره.
گویش مازنی
( آغو ) /aaghoo/ خرگوش
کلمات دیگر: