کلمه جو
صفحه اصلی

کوررنگی

فرهنگ فارسی

ناتوانی مطلق در تشخیص رنگ‌ها و تفکیک هاله‌های رنگین متـ . تک‌رنگ‌بینی monochromatism, monochromasia, monochromatic vision, monochromatopsia


فرهنگ عمید

حالتی که به سبب اختلال در شبکیۀ چشم عارض می شود و شخص قادر به دیدن یک یا چند رنگ نیست.

دانشنامه عمومی

کوررنگی یک بیماری اختلال ارثی است که در آن فرد قادر به تشخیص یک یا برخی رنگها نمی باشد. سلول های مخروطی چشم افراد کوررنگ فاقد رنگ دانه هایی هستند که موجب دیدن رنگ ها می شوند. به همین دلیل این افراد برخی رنگ ها را به شکل طیفی از رنگ های خاکستری و سیاه می بینند.
«سایت بیمارستان چشم پزشکی نور». دریافت شده در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۹.
انجمن کوررنگان ایران
«ویکی پدیای فرانسوی». دریافت شده در ۱۳ مارس ۲۰۱۰.
«ویکی پدیای انگلیسی». دریافت شده در ۱۳ مارس ۲۰۱۰.
کوررنگی انواع مختلفی دارد که شایع ترین آن ها عدم توانایی در تشخیص رنگ سبز و قرمز از یکدیگر است.داشتن مشکل در تشخیص اینکه جسمی قرمز است یا سبز، یا آبی است یا زرد اصلی ترین علامت کوررنگی است. بر خلاف تصور عامه، دید افراد کور رنگ به ندرت خاکستری است.
در اصطلاح علمی، توانایی تمیزدادن سه رنگ اولیه، یعنی سرخ و آبی و سبز، از یکدیگر که باعث رؤیت بهنجار رنگ هاست سه رنگ بینی trichromacy نام دارد.
کوررنگی در سال ۱۷۹۴ توسط شیمی دان بریتانیایی، جان دالتون، که خود به آن مبتلا بود کشف شد. با این حال علت آن تنها با پیشرفت علم ژنتیک در قرن بیستم مشخص شد. این اختلال به افتخار دالتون دالتونیسم نیز نامیده می شود، هرچند نام علمی آن Dyschromatopsia می باشد.

دانشنامه آزاد فارسی

کورْرَنگی (colour blindness)
کورْرَنگی
اختلال وراثتی بینایی. فرد مبتلا قدرت تمیزدادن برخی از رنگ ها، معمولاً قرمز و سبز، را ندارد. این بیماری وابسته به جنس است و در مردان بیشتر دیده می شود. در شایع ترین شکل کوررنگی، فرد قادر به افتراق طیف رنگی قرمز ـ زرد ـ سبز نیست. بسیاری از افراد کوررنگ نمی توانند رنگ قرمز را از زرد یا زرد را از سبز تشخیص دهند. علت فیزیولوژیک کوررنگیِ مادرزادی روشن نیست، ولی احتمالاً به سبب نقص در گیرنده های شبکیه است. مسمومیت با سرب و افراط در سیگارکشیدن هم باعث کوررنگی می شود. دو تا شش درصد از مردان و کمتر از یک درصد از زنان کوررنگ اند.

فرهنگستان زبان و ادب

{achromatic vision, achromatism, achromatopsia, complete colour blindness, total colour blindness} [زیست شناسی، علوم پایۀ پزشکی] ناتوانی مطلق در تشخیص رنگ ها و تفکیک هاله های رنگین متـ . تک رنگ بینی monochromatism, monochromasia, monochromatic vision, monochromatopsia

پیشنهاد کاربران

دالتونیسم

Daltonism


کلمات دیگر: