( صفت ) گران بهاتر بیش بهاتر گرانتر .
اغلی
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(اَ لا ) [ ع . ] (ص تف . ) گران بهاءتر، گرانتر.
لغت نامه دهخدا
اغلی. [ اَ لا ] ( ع ن تف )گرانبهاتر. بیش بهاتر. گرانتر. ( فرهنگ فارسی معین ). ارجمندتر. پرارزتر. قیمتی تر. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- امثال :
اغلی فداءً من الاشعث بن قیس الکندی .
اغلی فداءً من حاجب بن زرارة.
اغلی فداءً من بسطام بن قیس . ( از یادداشت مؤلف ).
|| ( ص ) از حدگذرنده. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- امثال :
اغلی فداءً من الاشعث بن قیس الکندی .
اغلی فداءً من حاجب بن زرارة.
اغلی فداءً من بسطام بن قیس . ( از یادداشت مؤلف ).
|| ( ص ) از حدگذرنده. ( یادداشت بخط مؤلف ).
گویش مازنی
( آغلی ) /aagheli/ نوعی قارچ سمی
کلمات دیگر: