کلمه جو
صفحه اصلی

جوره

فرهنگ فارسی

ستمکاران، جمع جائر
جمع جائر ستمکاران

لغت نامه دهخدا

( جورة ) جورة. [ ج َ وَ رَ ] ( ع ص ، اِ )ج ِ جائر. ستمکاران. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
جوره. [ رَ / رِ ] ( اِ ) همرنگ و هم وزن. || مقابل کوب ( ؟ ). || جفت چیزی. ( برهان ). بعقیده مؤلف آنندراج این کلمه هندی فارسی شده است :
شهباز فلک جوره این کرکس نیست
چون خرقه شالم بجهان اطلس نیست.
در دهر کسی همسر این ناکس نیست
از پیش نرفته است و اندر پس نیست.
مسیح کاشی ( از آنندراج ).

جوره . [ رَ / رِ ] (اِ) همرنگ و هم وزن . || مقابل کوب (؟). || جفت چیزی . (برهان ). بعقیده ٔ مؤلف آنندراج این کلمه هندی فارسی شده است :
شهباز فلک جوره ٔ این کرکس نیست
چون خرقه ٔ شالم بجهان اطلس نیست .
در دهر کسی همسر این ناکس نیست
از پیش نرفته است و اندر پس نیست .

مسیح کاشی (از آنندراج ).



جورة. [ ج َ وَ رَ ] (ع ص ، اِ)ج ِ جائر. ستمکاران . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


دانشنامه عمومی

جوره (گیاه شناسی). جوره یا واریته (به انگلیسی: Variety) نام تقسیم بندی ای در طبقه آرایه شناختی می باشد که پس از گونه قرار می گیرد. گونه ها از واریته ها تشکیل می شوند.
طبقه آرایه شناختی
زیرگونه
رقم (کشاورزی)
نژاد (زیست شناسی)
اصطلاح زیرگونه توسط بعضی از مؤلفین به همان معنی جوره یا واریته بکار می رود. اما بعضی دیگر زیرگونه را به عنوان گروهی با رتبه ای عالیتر از واریته اما پایین تر از گونه به کار می برند.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:سویه


کلمات دیگر: