آتاماس. آتاماس، (به یونانی: Αθάμας)، در اسطوره های یونان، پسر آیولوس است.
گریمال، پیر، فرهنگ اساطیر یونان و رم، ترجمهٔ احمد بهمنش، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
آابپتجچخدرزژسشفکگلمنوهی
او پادشاه اورخومنوس در بئوسی شد و با الهه ابر (نفله) ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های فریکسوس و هله، شد. پس از جدایی از نفله با اینو، دختر کادموس و هارمونیا، ازدواج کرد که از او نیز صاحب دو پسر به نام های لیارخوس و ملیکرتس، شد. اینو نسبت به فرزندان نفله حسادت می کرد. به زنان آموخت که بذرهای گندم و جو را قبل از کاشت برشته کنند. به این ترتیب محصولی به دست نیامد و سرزمین دچار قحطی شد. سپس اینو آتاماس را تحریک کرد که یکی از فرزندان همسر اول خود را به پیشگاه خدایان قربانی کند. در هنگام اجرای مراسم قربانی قوچی جادویی که از طرف خدایان (هرمس یا زئوس) ظاهر شد که پشمی زرین داشت و سخن می گفت. فریکسوس و هله بر قوچ سوار شدند و قوچ پرواز کرد. در راه با تکان خوردن بدن قوچ هله افتاد و در تنگه ای که بعدها به نام او «دریای هله» نام گرفت، غرق شد اما فریکسوس به سلامت به کولخیس رسید.
گریمال، پیر، فرهنگ اساطیر یونان و رم، ترجمهٔ احمد بهمنش، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
آابپتجچخدرزژسشفکگلمنوهی
او پادشاه اورخومنوس در بئوسی شد و با الهه ابر (نفله) ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های فریکسوس و هله، شد. پس از جدایی از نفله با اینو، دختر کادموس و هارمونیا، ازدواج کرد که از او نیز صاحب دو پسر به نام های لیارخوس و ملیکرتس، شد. اینو نسبت به فرزندان نفله حسادت می کرد. به زنان آموخت که بذرهای گندم و جو را قبل از کاشت برشته کنند. به این ترتیب محصولی به دست نیامد و سرزمین دچار قحطی شد. سپس اینو آتاماس را تحریک کرد که یکی از فرزندان همسر اول خود را به پیشگاه خدایان قربانی کند. در هنگام اجرای مراسم قربانی قوچی جادویی که از طرف خدایان (هرمس یا زئوس) ظاهر شد که پشمی زرین داشت و سخن می گفت. فریکسوس و هله بر قوچ سوار شدند و قوچ پرواز کرد. در راه با تکان خوردن بدن قوچ هله افتاد و در تنگه ای که بعدها به نام او «دریای هله» نام گرفت، غرق شد اما فریکسوس به سلامت به کولخیس رسید.
wiki: آتاماس