والاسر. [ س َ ] ( ص مرکب )عالیمقام. والاحسب. بلندمرتبه. سرافراز :
نه خسرونژادی نه والاسری
پدرت از سپاهان بد آهنگری.
به از زندگانی بدگوهران.
نه خسرونژادی نه والاسری
پدرت از سپاهان بد آهنگری.
فردوسی.
بر بخردان مرگ والاسران به از زندگانی بدگوهران.
اسدی.