ناوردی
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
ناوردی. [ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب به ناورد. اهل ناورد. رجوع به ناورد شود. || ضد. مختلف :
یافتی از سه رنگ ناوردی
ازرقی و سپیدی و زردی.
یافتی از سه رنگ ناوردی
ازرقی و سپیدی و زردی.
نظامی.
فرهنگ عمید
جنگی، جنگاور.
کلمات دیگر: