کلمه جو
صفحه اصلی

تریتا

فرهنگ اسم ها

اسم: تریتا (پسر) (اوستایی) (تلفظ: terita) (فارسی: تِریتا) (انگلیسی: terita)
معنی: اولین پزشک ایرانی در اوستا

فرهنگ فارسی

در سانسکریت نام فریدن است .

لغت نامه دهخدا

تریتا. [ ت ْ ] ( اِخ ) در سانسکریت نام فریدون است و رجوع به فریدون ویسنا ج 1 ص 57 و تری تنه شود.

پیشنهاد کاربران

بمعنی سه میباشد

اولین جراح ایرانی زمان زرتشت میباشد

زیبا وگوش نواز

نام یکی از دکترای زمان زرتشت بوده

نام اولین پزشک جراح ایرانی

نام اولین پزشک جراح ایرانی است

تِریتا ( ثِریتا، سِریتا، اَثَرط، اَتَرت ) - واژه مشتق فارسی با ریشه ی سانسکریت: از خانواده زبان های آریایی - زبان باستان ایران و هند
اسم پسرانه -
همان فریدون یا آفریدون، اسطوره ی ایرانی و از پادشاهان پیشدادی
نخستین پزشک و داروگر ایرانی!
اوستایی: ثِرَئیتَؤنَه >>> که به معنی سومین می باشد:
دارنده سه توانایی >>> توانِ 1. رزمی و جنگاوری 2. پزشکی و داروسازی 3. هنر افسونگری و جادوگری

در اساطیر یونان به آن >>> آسکِلِپیوس ( اَسقَلِبیوس ) می گویند!

یَسن های 9 تا 11 درباره شیره گیاه هوم و ستایش اوست!
در یَسن9 و همچنین فرگرد بیستم وَندیداد آمده است: " سومین ناموَری که گیاه هوم ( اوستایی: هَئومَه - همان گیاه دارویی اِفِدرا ) را فِشُرد و عُصاره ( نوشابه ) آن را بدست آورد!
[[ نام چهار مردی که هوم را فشردند و از این موهبت، فرزندی ناموَر یافتند:
1. تَهمورث ( اوستایی:ویونگهان، ویونگهوت، اَنگهَت )
2. آبتین ( اوستایی: آثویه، اَثویه )
3. فریدون ( اوستایی: ثِریته )
4. پدر زرتشت ( اوستایی: پوروشسپه، پوروشسب ) ]]

در افسانه ها آمده است که فریدون، اژدهایی سه سر با شش چشم به نام اَژی دَهاک ( ضَحاک، راوانا ) را با شِگِردهایی در البرز کوه ( هَرا بُرزَیتی، هَرائیتی بُرز: کوه بزرگ و با شکوه ) زندانی می کند!
همچنین بر پایه اوستا: در پایان زمان ( سه هزاره چهارم ) ، ضحاک از بند فریدون می گُریزد و سرانجام در بلندترین کوه البرز یعنی دماوند؛ به دستِ گرشاسپ که یکی از یاران هوشیدر ماه ( مهدی موعود عج ) هست، کُشته می شود!

تِری ( سِری ) : سوم، سومین - پیوسته، پیوند خورده، پشت سر هم، پی در پی، پیاپی -
همیشه، مداوم، همواره
تا: پسوند همانندی ( شباهت ) و شمارشی -
مانند: همتا ( گرچه "هم" بخشی از واژه است ولی پیشوند هم به شمار می آید - مانند: همراه، همدل، همدم، همپا و. . . ) -
دو تا، سه تا، چهار تا و. . .
معنی: سومین نفر، سومین کس، نفر سوم - سختکوش، پر کوشش، تلاشگر، ، پشتکار داشتن، کاری، پاکار، پایه! -
نامیرا، شکست ناپذیر، جان سخت ( سخت جان ) - تناور، نیرومند، قوی، پُر زور - پایدار، مانا، همیشگی، اَبَدی، جاوید، نوشه!



کلمات دیگر: