نانیوش. [ نیو ] ( نف مرکب ) نانیوشنده. ناشنو. ناپذیر. به صورت مزید مؤخردر کلماتی ، چون : سخن نانیوش و نصیحت نانیوش آید. || ( ن مف مرکب ) نانیوشیده. نشنوده. نپذیرفته.
نانیوش
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
آن که گوش به پند و اندرز ندهد، نافرمان.
کلمات دیگر: