ایلقار در ترکی آذربایجانی به مفهوم ؛ عهد , وعده , قول بوده چنانچه� ایلقاری گؤزل� یعنی شخص خوش قول می باشد ( رک ا. هادی, لغت نامه ریشه یابی ) البته ریشه واژه عربی است ولی به دلیل اینکه کاربرد فراوانی در نزد ترکان داشته امروزه مفهوم مجازی �شخص باوفا� نیز دارد , در داستان معروف کۏراۏغلو نیز شاهد کاربرد آن توسط کوراوغلو هستیم چنانچه می گوید : اۆز توتموشام بو دیارا گلمیشم , چَنلی بئل دن بیر ایلقارا گلمیشم. البته برخی ریشه یابی های عامیانه ای ( Folk etymology ) مانند اولین برف زمستانی و. . . برای آن ارائه می دهند که با توجه به منابع اولیه زبان ترکی قابل اتکا نیستند. ضمنا انگشت دوم دست راست نیز � ایلقار � نام دارد ( انگشت دوم دست چپ را گؤستریجی بارماق گویند, رک لغت نامه فولکلوریک استاد داوود انتصار ) که با تکیه به فولکلور مردمی می دانیم که در گذشته از این انگشت برای پوشیدن لنگشتر توسط نامزدها به نشانه وفای عهد استفاده می شده است که بعدها متاسفانه این سنت با گلوبالیزه شدن به فراموشی سپرده شده است