کلمه جو
صفحه اصلی

بریر

فرهنگ اسم ها

اسم: بریر (پسر) (عربی) (تلفظ: borair) (فارسی: برَير) (انگلیسی: borair)
معنی: یکی از شهدای کربلا، ( اَعلام ) ) یکی از شهدای کربلا به روز عاشورا در رکاب امام حسین ( ع ) که او اول کسی است که بعد از حر شهید شد، ) ابن حقیر همدانی کوفی از زهاد و عباد و قاریان قرآن و پیشوای آگاهان به علوم قرآن و معلم آن که در خدمت به امام حسین ( ع ) جنگید تا به شهادت رسید

(تلفظ: borair) (عربی) (در اعلام) یکی از شهدای کربلا به روز عاشورا در رکاب امام حسین (ع) که او اول کسی است که بعد از حُر شهید شد ؛ نام ابن حقیر همدانی کوفی از زُهاد و عُباد و قاریان قرآن و پیشوای آگاهان به علوم قرآن و معلم آن که در خدمت به امام حسین (ع) جنگید تا به شهادت رسید.


فرهنگ فارسی

ابن الخضیر همدانی یکی از شهدای کرب بروز عاشورا در رکاب حسین بن علی علیهما السم و او اول کسی است که بعد از حر شهید شد .

لغت نامه دهخدا

بریر. [ ب َ ] (ع اِ) نخستین برِ پیلو. بَریرة، یکی . (منتهی الارب ). اولین چیزی که از میوه ٔ اراک آشکار میشود. (از اقرب الموارد). و رجوع به اراک و پیلو شود.


بریر. [ ب ُ رَ ] (اِخ ) ابن الخضیر همدانی . یکی از شهدای کربلا بروز عاشورا در رکاب حسین بن علی علیهماالسلام ، و او اول کسی است که بعد از حر شهید شد. (از حبیب السیر چ طهران ج 1 ص 215).


بریر. [ ب َ ] ( ع اِ ) نخستین برِ پیلو. بَریرة، یکی. ( منتهی الارب ). اولین چیزی که از میوه اراک آشکار میشود. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اراک و پیلو شود.

بریر. [ ب ُ رَ ] ( اِخ ) ابن الخضیر همدانی. یکی از شهدای کربلا بروز عاشورا در رکاب حسین بن علی علیهماالسلام ، و او اول کسی است که بعد از حر شهید شد. ( از حبیب السیر چ طهران ج 1 ص 215 ).

گویش مازنی

/barir/ دره و گوسفند سرایی در کلاردشت چالوس

دره و گوسفند سرایی در کلاردشت چالوس



کلمات دیگر: