کلمه جو
صفحه اصلی

اذرین


مترادف اذرین : ( آذرین ) آتش رنگ، آتشی، آتشین، گداخته

فارسی به انگلیسی

igneous, lgneous

فرهنگ اسم ها

اسم: آذرین (دختر، پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن، گل) (تلفظ: āzarin) (فارسی: آذرين) (انگلیسی: azarin)
معنی: آتشین، گرم و سوزان، منسوب به آذر، ( در گیاهی ) نوعی گل بابونه که نام عامیانه آن بابونه ی گاوچشم است، ( در گیاهی ) نوعی گل بابونه که نام عامیانه آن بابونه گاوچشم است

مترادف و متضاد

pyrogenic (صفت)
گرمازا، اذرین، تب اور، گرمی بخش

pyrogenous (صفت)
گرمازا، اذرین، تب اور، گرمی بخش

igneous (صفت)
اتشین، اذرین، محترقه، اتش دار، اتش فشانی

plutonic (صفت)
اذرین، اتش فشانی

فرهنگ فارسی

( آذرین ) ( صفت ) ۱ - منسوب به آذر آتشین . ۲ - قسمی از گل بابونه اقحوان با بون. گاو چشم .
بابونه
منسوب به آذر، آتشین، آتشی، سنگهای آذرین یااحجار آذرین، سنگهای آتشفشانی، سنگهائی ازانجمادموادمذاب درونی زمین

فرهنگ معین

( آذرین ) ( ~. )(ص نسب . )۱ - آتشین . ۲ - سنگ - های آتشفشانی .

لغت نامه دهخدا

( آذرین ) آذرین. [ ذَ ] ( اِ ) بضبط بعض فرهنگهای جدید، بابونه.

فرهنگ عمید

( آذرین ) ۱. گرم و سوزان، آتشین.
۲. (زمین شناسی ) = سنگ * سنگ آذرین

فرهنگستان زبان و ادب

آذرین
{igneous} [زمین شناسی] مربوط به کانی یا سنگی که از انجماد مواد مذاب تشکیل شده باشد * مصوب فرهنگستان اول

پیشنهاد کاربران

اتش رنگ


کلمات دیگر: