رسیدن به منتهای شهوت تمتع و هنگام تمتع
یوخه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یوخه. [ خ َ / خ ِ ] ( اِ ) رسیدن به منتهای شهوت تمتع و هنگام تمتع. ( از برهان ) ( از آنندراج ) ( از فرهنگ جهانگیری ) :
گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال
همچو زن غر شدم ز یوخه رعنا.
یوخه. [ ی ُ خ َ / خ ِ ] ( ترکی ،اِ ) نان تنک. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( از آنندراج ). کاک. کعک. رقاقه. ( از یادداشت مؤلف ). یخه. یخا.
گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال
همچو زن غر شدم ز یوخه رعنا.
سوزنی ( از فرهنگ جهانگیری ).
اما این کلمه دگرگون شده «ربوخه » است. در شعر سوزنی نیز «ربوخه » باید خواند. ( یادداشت لغت نامه ).یوخه. [ ی ُ خ َ / خ ِ ] ( ترکی ،اِ ) نان تنک. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ) ( از آنندراج ). کاک. کعک. رقاقه. ( از یادداشت مؤلف ). یخه. یخا.
یوخه . [ خ َ / خ ِ ] (اِ) رسیدن به منتهای شهوت تمتع و هنگام تمتع. (از برهان ) (از آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) :
گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال
همچو زن غر شدم ز یوخه ٔ رعنا.
اما این کلمه دگرگون شده ٔ «ربوخه » است . در شعر سوزنی نیز «ربوخه » باید خواند. (یادداشت لغت نامه ).
گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال
همچو زن غر شدم ز یوخه ٔ رعنا.
سوزنی (از فرهنگ جهانگیری ).
اما این کلمه دگرگون شده ٔ «ربوخه » است . در شعر سوزنی نیز «ربوخه » باید خواند. (یادداشت لغت نامه ).
یوخه . [ ی ُ خ َ / خ ِ ] (ترکی ،اِ) نان تنک . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از آنندراج ). کاک . کعک . رقاقه . (از یادداشت مؤلف ). یخه . یخا.
فرهنگ عمید
نوعی نان تنک و نازک، کاک.
خوشی و لذتی که هنگام جماع و در لحظۀ رسیدن به منتهای شهوت و تمتع به دست می دهد، ربوخه: گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال / همچو زن غر شدم ز یوخهٴ رعنا (سوزنی: لغت نامه: یوخه ).
خوشی و لذتی که هنگام جماع و در لحظۀ رسیدن به منتهای شهوت و تمتع به دست می دهد، ربوخه: گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال / همچو زن غر شدم ز یوخهٴ رعنا (سوزنی: لغت نامه: یوخه ).
خوشی و لذتی که هنگام جماع و در لحظۀ رسیدن به منتهای شهوت و تمتع بهدست میدهد؛ ربوخه: ◻︎ گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال / همچو زنغر شدم ز یوخهٴ رعنا (سوزنی: لغتنامه: یوخه).
نوعی نان تنک و نازک؛ کاک.
کلمات دیگر: