smelly, stinker
گندو
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
کندو
لغت نامه دهخدا
گندو. [ گ َ ] ( اِ ) شان عسل باشد. ( آنندراج ) ( فرهنگ شعوری ج 2 ورق 304 ). کندو و آوندی که در آن زنبوران عسل را نگاه می دارند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کندو شود.
گویش مازنی
/gando/ آب راکد و بویناک
آب راکد و بویناک
کلمات دیگر: