کلمه جو
صفحه اصلی

گوش خزک

فارسی به انگلیسی

earwig

فرهنگ فارسی

( اسم ) گوش خز ۲ ماربابی پایی بیش از آن دود که گوش خزک با هزارپای . ( مثل )

لغت نامه دهخدا

گوش خزک. [ خ َ زَ ] ( اِ مرکب ) کرم هزارپا. ( رشیدی ). به معنی گوش خز است که هزارپا باشد. ( برهان ). گوش خزه. گوش خز. گوشالنگ. گوش سنب. گوش خیزک.
- امثال :
مار با بی پایی بیش از آن دَوَد که گوش خزک با هزارپای .

گویش مازنی

/goosh Khezek/


کلمات دیگر: