کلمه جو
صفحه اصلی

کامل العقل

فرهنگ فارسی

آنکه دارای عقل کاملف است خردمند بخرد .
با خرد تمام

لغت نامه دهخدا

کامل العقل. [ م ِ لُل ْ ع َ ] ( ع ص مرکب ) با خرد تمام. عاقل. آنکه عقلش بکمال رسیده باشد :
مر ترا عقلست جزوی در زمان
کامل العقلی بجو اندر جهان.
مثنوی.
رجوع به کامل عقل شود.


کلمات دیگر: