کلمه جو
صفحه اصلی

گنو

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندر عباس

لغت نامه دهخدا

گنو. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس که در 42000 گزی شمال بندرعباس و 2000 گزی باختر راه شوسه ٔ کرمان به بندرعباس واقع شده است . هوای آن گرم و سکنه اش 514 تن است . آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آن خرما، غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . پاسگاه ژاندارمری دارد. آب آن دارای املاح گوگرد و برای بهبود امراض جلدی مفید است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


گنو. [ گ ِ ن َ ] (اِخ ) (کوه ...) جانب شمالی بندرعباس است . زیر کوه تا دامنه ٔ آن از سه فرسخ بیشتر است و از دامنه ٔ آن تا بندرعباس نزدیک به سه فرسخ . هوای بلندی آن در تابستان مانند بلوک خفر و فسا است . آبهای شیرین و گوارا از چشمه سار دارد و در سر این کوه درختان سردسیری مانند سیب و به و زردآلو و در سینه ٔ این کوه درخت نارنج و نارنگی و لیمو و نخل و در دامنه ٔ آن درخت انبه و نارجیل و تمرهندی فراوان است و چندین ده آباد بر این کوه افتاده مانند نارک و نابند و غیره . (فارسنامه ٔ ناصری گفتار2 ص 337). و رجوع به گنو [ گ ِ ] شود.


گنو. [ گ ِ نُو ] (اِخ ) دهی است از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان که در 32000 گزی جنوب باختری علی آباد قرار گرفته است . هوای آن سرد و سکنه اش 165 تن است . آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس و شال بافی و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). یکی از دهات کتول مازندران . (از ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 171). و رجوع به متن انگلیسی همان کتاب ص 128 شود.


گنو. [ گْنو / گ ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از آهوی افریقا که گوشت ترد لذیذ دارد. (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ).


گنو. [ گْنو / گ ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) نوعی از آهوی افریقا که گوشت ترد لذیذ دارد. ( فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ).

گنو. [ گ ِ ن َ ] ( اِخ ) ( کوه... ) جانب شمالی بندرعباس است. زیر کوه تا دامنه آن از سه فرسخ بیشتر است و از دامنه آن تا بندرعباس نزدیک به سه فرسخ. هوای بلندی آن در تابستان مانند بلوک خفر و فسا است. آبهای شیرین و گوارا از چشمه سار دارد و در سر این کوه درختان سردسیری مانند سیب و به و زردآلو و در سینه این کوه درخت نارنج و نارنگی و لیمو و نخل و در دامنه آن درخت انبه و نارجیل و تمرهندی فراوان است و چندین ده آباد بر این کوه افتاده مانند نارک و نابند و غیره. ( فارسنامه ناصری گفتار2 ص 337 ). و رجوع به گنو [ گ ِ ] شود.

گنو. [ گ ِ نُو ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان که در 32000 گزی جنوب باختری علی آباد قرار گرفته است. هوای آن سرد و سکنه اش 165 تن است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول آن غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس و شال بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). یکی از دهات کتول مازندران. ( از ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 171 ). و رجوع به متن انگلیسی همان کتاب ص 128 شود.

گنو. [ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس که در 42000 گزی شمال بندرعباس و 2000 گزی باختر راه شوسه کرمان به بندرعباس واقع شده است. هوای آن گرم و سکنه اش 514 تن است. آب آن از چشمه تأمین می شود. محصول آن خرما، غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. پاسگاه ژاندارمری دارد. آب آن دارای املاح گوگرد و برای بهبود امراض جلدی مفید است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

سیستم عامل گنو در سال ۱۹۸۳ با هدف ایجاد یک سیستم عامل کامل و آزاد شبه-یونیکس به وسیله ریچارد استالمن پایه گذاری شد. GNU مخفف بازگشتی «GNU's Not Unix» است.
جنبش نرم افزار آزاد
فهرست بسته های گنو
تاریخچه نرم افزار آزاد و متن باز
مقایسه سیستم عامل های متن باز
پروژه گنو در سال ۱۹۸۴ با هدف پشتیبانی و تولید نرم افزار آزاد برای سیستم عامل گنو تأسیس شد.
بنیاد نرم افزار آزاد در سال ۱۹۸۵ با هدف حمایت از جنبش نرم افزار آزاد و به ویژه پروژهٔ گنو شروع به کار کرد.
امروزه مهم ترین و رایج ترین سیستم عاملی که از نرم افزارهای پروژه گنو و پروانه GNU GPL استفاده می کند، لینوکس است که از کرنل لینوکس استفاده می کند و به شکل توزیع لینوکس عرضه می شود که بعضی اشخاص به آن «گنو/لینوکس» می گویند. (بحث نامگذاری لینوکس)

ریشه ی واژه ی گنو، گنه میباشد و به معنی بد و ناپسند. گنو یعنی آن شخصی که گنه است. آن فرد بد.


گویش مازنی

/gannoo/ گرداب - نقطه ای از بلندی که آب از شکاف آن بیرون زند & & باتلاق - آب معدنی گوگرد دار و بویناک که خاصیت درمانی دارد ۳آب بندان & روستایی درجنوب باختری شهرستان کتول

۱گرداب ۲نقطه ای از بلندی که آب از شکاف آن بیرون زند


۱باتلاق ۲آب معدنی گوگرد دار و بویناک که خاصیت درمانی دارد ...


روستایی درجنوب باختری شهرستان کتول


پیشنهاد کاربران

گَنو در فرهنگ استان کرمان به معناى خل و دیوانه است

گن نام درختی است که در این کوه بسیار زیاد یافت میشود ودر قدیم زمانی که مردم جهت چیدن میوه این درختان کوچک می رفتند به هم می گفتند بریم ( گنو ) بچینیم


کلمات دیگر: