خورد بدن حقیر باریک قوائم یامضطرب اعضائ یا بد خو و بدخوار وبی آرام یا لاغر و نزار ترنجیده پوست .
سغل
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سغل. [ س َ غ ِ ] ( ع ص ) خوردبدن حقیر باریک قوائم یا مضطرب اعضا یا بدخو و بدخوار و بی آرام یا لاغر و نزار ترنجیده پوست. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). بدپرورده. ( مهذب الاسماء ).
گویش مازنی
/saghal/ نام محلی در ناییج نور
نام محلی در ناییج نور
کلمات دیگر: