کلمه جو
صفحه اصلی

قذیفه

عربی به فارسی

جسم پرتاب شونده , مرمي , موشک , پرتابه


لغت نامه دهخدا

( قذیفة ) قذیفة. [ ق َ ف َ ] ( ع ص ) تأنیث قذیف. انداخته. || ( اِ ) هرچه بدان جهت تهمت و قذف کنند. ( منتهی الارب ). || گلوله توپ. ( المنجد ).

قذیفة. [ ق َ ف َ ] (ع ص ) تأنیث قذیف . انداخته . || (اِ) هرچه بدان جهت تهمت و قذف کنند. (منتهی الارب ). || گلوله ٔ توپ . (المنجد).



کلمات دیگر: