خرفهم کردن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
نیک و روشن و مکرر گفتن مطلبی بکند و دیر فهمی سخت روشن و عوام فهم گفتن تا کودنی دریابد .
لغت نامه دهخدا
خرفهم کردن. [ خ َ ف َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نیک و روشن و مکرر گفتن مطلبی بکند و دیرفهمی. سخت روشن و عوام فهم گفتن تا کودنی دریابد. ( یادداشت بخط مؤلف ).
کلمات دیگر: